سفارش تبلیغ
صبا ویژن

MILAD@GHOLAMI

استاد شهریار

    نظر
ایسته میرم یار آغلاسین
چال تاری قوی تار آغلاسین،
 گول اویناسین خار آغلاسین
 بوغاز گولسون دارآغلاسین،
 
 قوی یئره غم پیاله سین
 سیل گوزونون شلاله سین،
 آل گونشین حواله سین
شاخ قارا قوی قار آغلاسین،
 
 یار ندن آغلاسین گرک؟
 بویون بوکولسون آی فلک،
دویونجا قویمادین گولک
 سیخ ناری قوی نار آغلاسین،
 
 خزان یئلی اسن زامان
شاختا آمان کسن زامان،
 یار یاریلان کوسن زامان
 کیمسه کیمیم وار آغلاسین،
 
 صبحه تیکیلدی گوزلریم
داغلاری آشدی سوزلریم،
 گیزلین الوودی کوزلریم
 نی اولدو نی زار آغلاسین،
 
 ساقی گئتیر قدح لرین
 سرخوش اولاق درین درین،
 سئوگی توتا کینین یئرین
 کین اوزو زار زار آغلاسین...

 


یاران حضرت مهدی (ع )

    نظر

گل تقدیم شما


یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد می کند.

هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.

دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز می شود.


حلقه سوم از یاران ، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.


شهید بی پلاک

    نظر

آنان چفیه داشتند... من چادر دارم....

من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است....

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...

من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...

آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...

من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...

من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...

آنان با چفیه گریه های خود را می پوشاندند...

من در مجلس روضه با چادر صورتم را می پوشانم واشک هایم را به چادرم هدیه می دهم...

آنان با چفیه زندگی می کردند... من بدون چادرم نمی توانم زندگی کنم...

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند...

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم


چ

    نظر

خیلی جالبه....
شب عاشورا
امام حسین به یارانش فرمود:هرکس از شما حق الناسی به گردن دارد برود ....

او به جهانیان فهماند که حتی
کشته شدن در کربلا هم
از بین برنده حق الناس نیست....

درعجبم از کسانی که
هزاران گناه و حق الناس میکنند و معتقدند
یک قطره اشک بر حسین
 ضامن بهشت انهاست....

(شهید دکتر چمران)